به گزارش دیباچه،معمولا افتتاحیه ها در کشورما به سبک بومی برگزار شده ،افتتاحیه هایی معمولا کسل کننده و با کمترین جذاب ممکن.کم پیش آمده که مثلا در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر ،اتفاقی شگفت انگیز را ببینید که به وجدتان بیاورد ؛یا انتخاب مجری ها خیلی برایتان خوشایند نیست و یا سبک کارگردانی مراسم دم دستی است .
با این حال وقتی برچسب جهانی به جشنواره ای وطنی بخورد انتظارها بیشتر هم میشود؛ هرچند ارادت ما به دبیر محترم جشنواره فیلم فجر مشخص است اما باید گلایه کرد که افتتاحیه دوره سی و هفتم این جشنواره چنگی به دل نزد؛نه خیلی حال و هوای دلچسبی داشت و نه فروغی زیاد!
بیشتر یادآور اکران های خصوصی کسل کننده بود که افراد میکروفون به دست صحبت می کردند و چهره های خواب زده به چشم می آمد.
شاید نقطه قوت این افتتاحیه تنها حضور مرد پرحاشیه جشنواره فیلم فجر یعنی ابراهیم حاتمی کیا بود که اینبار هم دست خالی نیامده بود. در حضور او از کتاب سه زبانه «دیده بان» به مناسبت نمایش نسخه مرمت شده این فیلم رونمایی شد و این کارگردان یک نسخه از کتاب را امضا کرد.
در بخشی از مراسم کلیپی از فیلم مرمت شده حاتمی کیا پخش شد که در آن چهره هایی مانند حاتمیکیا، اصغر پورهاجریان (بازیگر و مدیر جلوههای ویژه فیلم)، احمد
طالبینژاد و مهرزاد دانش (منتقد)، سیدمحمد بهشتی (مدیرعامل وقت بنیاد
سینمایی فارابی)، سعید قطبیزاده و آرش خوشخو (منتقد) صحبت کردند.
حاتمی کیا در این ویدئو می گوید:«من از جنگ به سینما آمدم. در آن فضا بودم و در آن فضا ذوب شده بودم و همان
موقع متوجه شده بودم که باید دوربین را هم به دست بگیرم. «دیدهبان» حاصل
همه تجربه من از جنگ بود.»
در ادامه ،کیانیان که ظاهرا خودش دیده بود افتتاحیه با حضور کم تعداد چهره های سرشناس برگزار شده ، اشاره به سیاست های این دوره کرد و گفت: «جشنواره جهانی فیلم فجر، جشنواره کمخرجی است؛ نه میخواهیم پرخرجترش
کنیم نه میتوانیم ولی در این چهارسال اتفاقات ویژهای در این جشنواره
افتاده است. امسال ۱۶۰ فیلم نشان میدهیم که از شما دعوت میکنم همه این
فیلمها را ببیند، هرچند مطمئن هستم در طول هشت روز نمیتوانید همه آنها
را ببینید. ولی حتما ببینید چون در جای دیگری این فیلمها را نمیتوانید
ببینید. بسیاری از آنها برای اولین بار است که در ایران نمایش داده
میشوند.»
کیانیان با اشاره به بخش فیلمهای کلاسیک مرمتشده بیان کرد: «در همه
جای دنیا، فیلمهایی را که در حال نابود شدن است با کمک دیجیتال مرمت
میکنند و ما هم در ایران فیلمها را مرمت میکنیم. در سالهای اخیر
فیلمهای مهمی از تاریخ سینمای ایران در این بخش مرمت شده و به نمایش
درآمده است.
در ادامه یکی از منتقدهای قدیمی سینما میکروفون به دست بر روی استیج درباره سینمای دفاع مقدس گفت: «ژانر که اصطلاح مناقشه برانگیزی در بین منتقدان است از غرب آمده است.
برخی اوقات هم این اصطلاح به اشتباه به کار میرود ولی به هر حال ژانر جنگی
یک ژانر تثبیت شده در همهجای دنیاست.»
«در مورد سینمای جنگ ایران، استفاده از عنوان
دفاع مقدس بسیار مناسب است چون به وجه عارفانه دفاع اشاره میکند.»
«فیلمهای جنگی ایدئولوژیک غیرایرانی این وجه عارفانه سینمای جنگی ایران را
ندارند، بنابراین به کاربردن این اصطلاح بهترین توضیح برای فیلم دفاع مقدس
است. «دیدهبان»، «پرواز در شب» و اصولا ابراهیم حاتمیکیا و ملاقلیپور
شروعکنندگان این نوع فیلمها در سینمای ایران بودند. بیتردید چه فیلمهای
حاتمیکیا را دوست داشته باشیم یا دوست نداشته باشیم، او یکی از مهمترین
فیلمسازان سینمای ایران است.»
پس از این صحبتها بود که « گلمکانی » فرصت را غنیمت شمرد و حرف دلش را با کنایه به حاتمی کیا اینطور زد: «این فیلم مربوط به زمانی است که حاتمیکیا بیشتر فیلم میساخت نه اینکه جنجال به پا کند!
او در سالهای اخیر از هر فرصتی برای جنجال استفاده میکند ولی من هنوز هم
آن حاتمیکیا را بیشتر دوست دارم. میخواهم برادرانه به او توصیه کنم که
فیلمهایش را بسازد، چون وقتی جنجال به پا میکند برای منتقدان قضاوت
درباره فیلمهایش را سخت میکند. حتی برای دوست دارانش.»
پس از این حرفها بود که نوبت به حاتمی کیا رسد؛ او در سخنانی گفت: «من همیشه در زمان حال زیستهام و به آنچه اتفاق افتاده
واکنش نشان دادهام. زمانی که «دیدهبان» را ساختم، موج عقبنشینیها شروع
شده بود. فضایی که در این فیلم مطرح است، یعنی آن خط حامل یا احساس من به
عنوان فیلمساز، نسبت به آن دوران است. بخشی از جامعه نمیخواستند فیلمهای
مرا ببینند و از فیلم «از کرخه تا راین» بود که من شناخته شدم. آن جوان ۲۷
ساله الان ۵۷ ساله است.
«من واکنشهایم مانند فیلمهایم است. یعنی آنچه که بروز دادم از فیلمهایم
میآید. من از پارسال تا کنون چهارصد روز است که صحبت نکردهام اما یک
جمله من میتواند موج به راه بیندازد و فقط من نیستم که از این حرفها
میزند. آن جوان ۲۷ ساله الان ۵۷ ساله است. در حال حاضر پدربزرگ هستم و
مسائل دیگری برایم مساله است.»
«من هیچوقت نمینشینم فیلمهای خودم را ببینم چون برایم بسیار
عذابآور است! از فیلمخانه ایران بسیار متشکر هستم که این فیلمها را مرمت
میکنند چون اگر این کار را نکنند، بچههای ما وقتی نسخه های قدیمی این
فیلمها را میبینند فکر میکنند از دوران چارلی چاپلین عقبتر است، چون
فیلمهای چاپلین شفافتر و فوکوستر از فیلمهای ماست.»